یعنی یک دوره برخوردهای انتظامی و حکومتی و در یک زمانی این مسئله فراموش می شود و هر از گاهی این نوع برخوردها با مخالفت و یا با استقبال روبرو می شود و این نشان می دهد که ما هنوز به یک نقطه مشترک نرسیده ایم. اما مسئله ای که وجود دارد این است که آن خانواده ای که اهل حجاب نیست که مشکلی ندارد اما خانواده های مذهبی با این وضعیت حجاب در جامعه دچار نگرانی و در مواقعی دچار بحران شده اند. چه کار باید کرد که وضعیت مطلوب حجاب را در خانواده های مذهبی حفظ کنیم؟
- حجت الاسلام محمد زائری: من با تعریف شما از صورت مسئله و تصویری که از وضعیت دارید، همفکر هستم که به دلایل مختلف، از جمله دستکاری های متعدد و دخالتهای گوناگون و برخوردهای شعاری باعث شده که شاهد این وضعیت بسیار ناخوشایند و نابسامان باشیم، اما فکر می کنم که این مسئله قابل حل و ترمیم است؛ کلا موضوعات اجتماعی قابل بازنگری و اصلاح است. منتهی تغییر اجتماعی قواعدی دارد که اگر آنها رعایت شود قابل حل است، چه بخواهیم حجاب را در جامعه ترویج کنیم و چه بخواهیم بی حجابی را ترویج کنیم، خود قواعد و اصولی دارد که باید رعایت شود.
علت آسیبدیدگی حجاب در جامعه ما این است که دقیقا آن قواعد رعایت شده است، یعنی فضای رسانه ای به وجود آمده، گروههای مرجع مؤثر بودند، باور عمومی دچار تغییر شده است، ارتباطات جدید تأثیر گذاشته است. اگر به همان طریقی که در حجاب آسیب ایجاد شده است، به همان طریق برای جبرانش اقدام شود جای امیدواری است؛ چون اساس جامعه و مخاطب فطرتا به عفت، حیا و پاکدامنی و سلامت گرایش دارد یعنی ما زمینه و مبنایش را داریم، منتهی در مورد شکل و ظاهر باید اقدام صورت گیرد.
سخنان اخیر مقام معظم رهبری در مورد سبک زندگی بسیار ارزشمند بود که بحث حجاب هم بخشی از سبک زندگی است. نمی توان بخشهای دیگر این سبک زندگی را پذیرفت اما حجاب را نپذیرفت. یک مسیر طبیعی در تحولات اجتماعی در زندگی مدرن وجود دارد که این شکل حجاب بخشی از آن است؛ اگر بخواهیم این مشکل را حل کنیم باید همه آن کلیت را در نظر بگیریم. ما نمی توانیم در رفتار انتخاباتی مان غربی باشیم اما در قیافه جوانمان غربی نباشیم. اگر از غرب متأثر شدیم همه چیزش با هم می آید. نمی توانیم پیتزا و ساندویج را با قاشق و چنگال بخوریم چون اقتضائاتی دارد کما اینکه قرمه سبزی هم اقتضائات خود را دارد.
ما مسئله ای که با آن روبرو هستیم این است که می خواهیم مخاطب امروز ما بخشی از آن اقتضائات را بپذیرد و بخشی از آن را نپذیرد، و تا زمانی که این مسئله با کلیتش دیده نشود، مسئله حجاب قابل حل نخواهد بود ولو 2 هزار سال دیگر. لذا گشت ارشاد فایده ندارد، لذا سخنرانی های شعاری و کلیشه ای تأثیر ندارد، لذا برنامه سازی های تبلیغاتی فایده ندارد چون ریشه مشکل دارد.
اما خانواده مذهبی در متن سبک زندگی شان می توانند این معضل را حل کنند. چون در سبک زندگی سنتی ما محجبه بودن ارزش بود، الان هم اگر در خانواده ای ارزش باشد به این معنا که کلیت خانواده این ارزش را پاس بدارند، باز می توان از خیلی آسیبها در امان بود. دردمندانه و صادقانه اعتراف می کنم که خیلی از خانواده های مذهبی ما در همین جامعه زندگی می کنند. مذهبی ترین خانواده ما که دیگر ماهواره ندارد، تفریحات غیرحلال ندارد، پارتی مختلط و ... ندارد. بلکه اتفاقا تفریح مذهبی ترین خانواده ها می شود تلویزیون، و اتفاقا این دختران خانواده مذهبی چون رفت و آمدشان کمتر است و اهل مرکز خرید و پاساژ و ولگردی تو خیابان و دوست پسر و غیره نیستند اتفاقا این مخاطبان مذهبی ما بیشتر از همه در معرض آسیب تلویزیون هستند و اتفاقا این تلویزیون ما کمترین مخاطبی که در نظر می گیرد همین گروه است.
جالب اینکه گاهی تلویزیون ما برنامه برای مخاطبی می سازد که آن را نمی بیند. لذا این آسیبها به طور طبیعی رخ می دهد و این دختر خانواده مذهبی در مدرسه کنار دختری می نشیند که آبشخورهای فرهنگی و فکری دیگری دارد و طبیعی است که متأثر می شود و واقعیت این است که آینده هم بسیار بدتر خواهد بود.
* راهکار پیشنهادی شما حداقل برای خانواده های مذهبی چیست؟
- تنها چیزی که می تواند ما را نجات دهد این است که خودمان فارق از نهادهای رسمی به میدان بیایم و این واقعیت دردناک را باید بگویم که خانواده های مذهبی خودشان به مانند قبل از انقلاب به فکر حفظ بنیان های اعتقادی و فضای مذهبی و سالم خانواده های خودشان باشند و نمی توان به هر چیزی که در جامعه عرضه می شود اعتماد کرد. خانواده های مذهبی ناچارند مجله، فیلم سینمایی، مواد فرهنگی مصرفی، گردهمایی اجتماعی خاص خودشان را داشته باشند و در آن محیط اجتماعی گسترده باید حجاب برای آن دختر ارزشمند باشد.
اگر دختر محجبه را در خیابان مسخره کردند اما در خانواده و جمع فامیلی از جایگاه ارزشمندی برخوردار بود، می تواند آن را تحمل کند اما وقتی نمی تواند تحمل کند که در همه جا مورد تمسخر قرار گیرد اما در خانواده به شکل غیرمستقیم، نسبت به کسی که بی حجاب است بیشتر رغبت وجود داشته باشد و این مسئله گاهی پنهان و زیرپوستی دیده می شود یعنی دختر احساس می کند، آن کسی که در سریال تلویزیونی بازی می کند و چهره خوبی دارد و حجاب هم ندارد بیشتر مقبول است.
- مهارتهای اجتماعی یا باید به شکل کلان انجام شود مثل کاری که در بسیاری از کشورهای غربی می افتد، در این کشورها ارزشهای نظام لیبرال و سکولار را به شکل سازمان یافته به دانش آموزان منتقل می کنند. اما وقتی مثل الان ما ارزشها و مهارتها و آموزشهای لازم برای زندگی به مخاطب منتقل نمی شود، خانواده های مذهبی و سالم و متعهد خود باید دست به کار شوند.
ایجاد فعالیتهای گروهی خاص مثل گردهمایی های خانوادگی و رفت و آمدها و دوستی ها به شدت مؤثر است اگر خانواده های مذهبی تصور کنند که چون انقلاب شده و الان فضای جمهوری اسلامی است نیاز به این حرفها نیست اینجا اول بدبختی است. این حرف، سخن تلخی است اما واقعیت دارد. باید خانواده های مذهبی ما فکر کنند الان قبل از انقلاب است. اگر اینطور فکر کردند آنگاه خود دست به کار می شود.
* چه مسائلی را در تقویت بحث حجاب در خانواده ها مؤثر می دانید؟
- مهمترین عامل در شخصیت و شکل گیری رفتار و روحیات و انگیزه های نوجوانان «تعلق به گروه» است. احساس تعلق به گروه می تواند نوجوان را به جایی برساند که جان خود را فدا کند؛ وقتی نوجوانی در دوران دفاع قدس به جبهه ها می رفت مبنای تصمیمش مسائل اعتقادی به اسلام و رسیدن به خدا و ... بود اما بستر و زمینه ای که در آن این اتفاق می افتاد «تعلق به گروه» بود. برای اینکه تعلق به گروهی داشت که ارزشهای مشترک بین شان حاکم بود. برعکس آن هم صادق است یعنی جوانی که به مواد مخدر و غیره گرایش دارد باز احساس تعلق به گروه او را به اینجا می کشاند.
لذا ارتباطات چه در خود مدرسه چه گروه همسالان چه در درون خانواده و چه ارتباطات خانوادگی و... مؤثر است لذا یه وقت یه روضه خانوادگی، یک جلسه هفتگی قرآن، یه هیأت عزاداری خانوادگی و محلی می تواند بر این فرایند به شدت تأثیرگذار باشد.
خانواده های مذهبی و متدین برای ایجاد پاتوقهای فرهنگی و دینی باید احساس نیاز کنند. خودشان در قبل از انقلاب این کار را می کردند اما امروز به هزار و یک دلیل نمی توان این توقع را از نظام اجتماعی رسمی داشته باشیم و زمان و روزگار را هم نمی توان با گذشته مقایسه کرد. اما این نیاز، نیاز واقعی است و این نیاز اگر در درون خانواده و مدیریت خانواده های مذهبی تأمین نشود این نیاز به شکل دیگری از بیرون تأمین خواهد شد.
* برخی معتقدند که تجربه های دیگر کشورهای اسلامی در آزادی حجاب در ایران می تواند موجب گرایش به حجاب باشد. آیا چنین مسئله ای در ایران قابل اجرا است؟
- شرایط اجتماعی ایران را نمی توان با دیگر کشورها مقایسه کرد و عناصری مثل ترکیب جمعیتی، ترکیب قومیتی و اعتقادی و پراکندگی جمعیتی و ... دست به دست هم می دهد که نشود عینا یک مدل را در جای دیگر تکرار کرد، کما اینکه همین مدل جمهوری اسلامی ایران را نمی توان جای دیگر عینا تکرار کرد. اما فکر می کنم از تجربیات دیگر کشورها در برخی از حوزه ها می توان درس گرفت. نه تنها در موضوعات دینی و اسلامی حتی برخی شیوه های تبلیغ دینی را از غیرمسلمانان و از مسیحیان می توانیم الگو بگیریم به هر حال مسیحیت قرنهاست که کار تبلیغی و تبشر، اداره دینی جامعه را انجام می دهد و این تجربه قابل استفاده است اما عینا الگوها را نمی توان اجرا کرد.
معتقدم حجاب ظاهر و ویترین است و تا زمانی که ریشه را حل نکنیم شاخ و برگ مشکلی را حل نمی کند. مشکل ما در طول این سالها این است که به جای رسیدگی اساسی به ریشه به شاخ و برگ و ظاهر پرداخته ایم.
* ریشه این بی حجابی را در چه مسائلی می بینید؟
- مجموعه ای از عوامل را در کنار هم باید دید و مهمترینش در حوزه اجتماعی قسط و عدل است. ما دو بنیان اساسی در اسلام داریم یکی توحید که جنبه فردی دارد و دیگری قسط و عدل که جنبه اجتماعی دارد و این اساس دعوت انبیا و بنیان دین است. اگر ما در حوزه تربیت فردی توحید را حل نکردیم طرف هیچ وقت مؤمن نخواهد شد و در بهترین شرایط ظاهرسازی خواهد کرد. در حوزه اجتماعی هم تا قسط و عدل را ترویج نکنیم هر کاری بی فایده است؛ لذا تا وقتی که سیستم اداری و قوه قضائیه و... درست نشود نه تنها حجاب بلکه نماز و ... به نتیجه نخواهد رسید.